نظریه‌ی رهایی (در دست انتشار)

ما در زمانۀ رهایی‌‌های شکست‌خورده به سر می‌بریم. تمامیِ رهایی‌‌هایي که عصرِ مدرن از همان آغازش رقم زده‌ است ــ دیر یا زود ــ به ضدِ آن‌ها تبدیل شده‌اند. این رهایی‌ها قیدوبندهای تازه‌اي‌، نظم‌های تازه‌اي از وابستگی و بندگی، پدید آورده‌اند. با عارضه‌یابی‌ها آشنا هستیم، فهرست‌شان طولانی است: رهایی از سلطه و قیم‌مآبیِ بیرونی به شماري از رژیم‌های خودمراقبتی و خودمنضبط‌سازی منجر شده است؛ رهاییِ نیازها و علایق‌مان از حدومرزهایي که به‌دستِ سنت و اخلاقیات بر آن‌ها مقرر شده بود، نیازها و علایق‌مان را تابعِ منطقِ بهره‌جوییِ اقتصادِ سرمایه‌دارانه ساخته است؛ رهاییِ سیاه‌پوستانْ استثمارِ نژادپرستانه‌ را در فُرمي حقوقی بازتولید کرده است؛ رهاییِ زنان آن‌ها را در بافتِ بهره‌جوییِ اقتصادی ادغام کرده است؛ رهاییِ جنسیت عرصه‌های رقابت را وسعت بخشیده است؛ و رهاییِ کلمات، رنگ‌ها و لحن‌ها هنر را تابعِ محاسبۀ تأثیر ساخته است. تمامیِ تلاش‌های معطوف به رهایی، خواه سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اخلاقی، فرهنگی خواه هنری، به پارادوکس‌‌ها و تناقض‌هایي گرفتار شده‌اند؛ این تلاش‌ها اَشکالِ تازه‌اي از سلطه و راهبردهای تازه‌اي برای سلطه پدید آورده‌اند. وانگهی، آشکار شده است که رهایی در حقیقت همواره پیشاپیش در خدمتِ توجیهِ سلطه بوده است. رهاییِ خویش مسلط شدن بر دیگران را ــ به‌قصدِ آن‌که آن‌ها را از این طریق رهایی ببخشد ــ توجیه می‌کند. اروپا، تحتِ عنوانِ رهایی‌بخشی، سلطۀ خود را بر جهان بر پا کرده است: سرتاسرِ جنوب را تصرف و استعمار کرده، قدرت‌های کهنِ شرق را به گشودنِ بندرها و مرزهای‌اش مجبور کرده، و فرهنگ‌های سنتی را تابعِ اَوامرِ رهایش ساخته است.

(از متنِ کتاب)

هدفِ اصلیِ این کتاب این است که مفهومي از رهایی را شرح و بسط دهد که قادر است از آلوده‌ شدنِ خویش به هر سلطه‌اي عبور کند. به‌عبارتي دیگر، این کتاب تلاشي است برای به اندیشه درآوردنِ رهایی در وراءِ تقابل‌های میانِ یونانیان و بربرها، میانِ فرهیختگان و اصطلاحاً «بدْوی‌ها»، میانِ اروپا و دیگری‌اش، میانِ مغرب‌زمین و سایرِ نقاطِ جهان. این کتاب در پیِ آن است که رهایی را حقیقتاً جهان‌شمول سازد: در پیِ آن است که آزادی را به نحوي به اندیشه درآورَد که آزادی نه دستاورد و امتیازِ برخي مناطق و فرهنگ‌ها، بلکه تجربه و پراکسیسِ همگان باشد. بنابراین، کتابِ پیشِ رو در پیِ مفهومي حقیقتاً انسانی از آزادی است: آزادی به‌مثابۀ تجربه‌اي که برای هر انساني در هر زماني امکان‌پذیر است؛ بلکه حتی به‌مثابۀ تجربه‌اي که در زندگیِ هر انساني، ولو محدود و سرکوب‌شده، همواره پیشاپیش بالفعل است. این همان بنیادي است که بر پایۀ آن می‌توان در هر زماني نبرد بر سرِ رهایی را آغاز کرد.

(از مقدمه‌ی نویسنده بر ترجمۀ فارسی)

نظریۀ رهایی، کریستوف منکه، ترجمه‌ی سید مسعود حسینی (تهران: نی، در دست انتشار).