«نظریه‌ی رهایی» منتشر شد.

«ما در زمانهٔ رهایی‌های شکست‌خورده به سر می‌بریم. تمامیِ رهایی‌هایی که عصرِ مدرن از همان آغازش رقم زده است ــ دیر یا زود ــ به ضدِ آن‌ها تبدیل‌ شده‌اند. این رهایی‌ها قیدوبندهای تازه‌ای، نظم‌های تازه‌ای از وابستگی و بندگی پدید آورده‌اند. […] تمامیِ تلاش‌های معطوف به رهایی، خواه سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اخلاقی، فرهنگی خواه هنری، به پارادوکس‌ها و تناقض‌هایی گرفتار شده‌اند؛ این تلاش‌ها اَشکالِ تازه‌ای از سلطه و راهبردهای تازه‌ای برای سلطه پدید آورده‌اند. وانگهی، آشکار شده است که رهایی در حقیقت همواره پیشاپیش در خدمتِ توجیهِ سلطه بوده است.»
ــ از متن کتاب
هدفِ اصلیِ‌ کتاب این است که ایدهٔ نوعی رهایی را شرح و بسط دهد که قادر است از آلوده شدنِ خویش به هر سلطه‌ای عبور کند. به عبارتی دیگر، این کتاب تلاشی است برای به اندیشه در آوردنِ رهایی در وراء تقابل‌های میانِ‌ یونانیان و بربرها، میان فرهیختگان و اصطلاحاً «بدْوی‌ها»، میان اروپا و دیگری‌اش، میانِ مغرب‌زمین و سایرِ نقاطِ جهان. این کتاب در پیِ آن است که رهایی را حقیقتاً جهان‌شمول سازد: در پیِ‌ آن است که آزادی را به نحوی به اندیشه درآورَد که آزادی نه دستاورد و امتیازِ برخی مناطق و فرهنگ‌ها، بلکه تجربه و پراکسیسِ همگان باشد. بنابراین کتابِ پیشِ رو در پیِ مفهومی حقیقتاً انسانی از آزادی است: آزادی به‌مثابهٔ تجربه‌ای که برای هر انسانی در هر زمانی امکان‌پذیر است؛ بلکه حتی به‌مثابهٔ تجربه‌ای که در زندگیِ هر انسانی، ولو محدود و سرکوب‌شده، همواره پیشاپیش بالفعل است. این همان بنیادی است که بر پایهٔ آن می‌توان در هر زمانی نبرد بر سرِ رهایی را آغاز کرد.
ــ از مقدمهٔ نویسنده برای ترجمهٔ فارسی